دانشگاه شهید چمران اهوازدستاوردهای روانشناسی بالینی2538-57551320151221Effectiveness of Group Communication Skill Training on the Mental Health and Assertiveness of Adolescent Girls of Imam Khomeini Help Committee in Mahshar Cityاثربخشی آموزش مهارت ارتباطی به شیوه گروهی بر سلامت روان و ابراز وجود نوجوانان دختر تحت سرپرستی کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان ماهشهر1181240710.22055/jacp.2015.12407FAراضیهمهدینژادکارشناس ارشد مشاوره، واحد علوم و تحقیقات خوزستان، اهواز، ایرانداودحیاتیکارشناس ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی، مناطق نفتخیز جنوب، اهواز، ایرانJournal Article20150420The purpose of this study was to investigate the effectiveness of group communication skill training on the mental health and assertiveness of adolescent girls supported by Imam Khomeini Help Committee in Mahshar city. The population in this study consisted of all girls who were supported by this committee in Mahshar. The sample consisted of 30 girls which were randomly selected and divided into two groups as experimental and control. The experimental group received 8 sessions of group communication skill training but the control group did not receive any intervention. The instruments were the General Health Questionnaire–28 (GHQ–28) and the Assertiveness Scale for Adolescents (ASA). The qualitative data analysis (Mean, Variance, etc.) and inferential statistics (Multivariable Covariance, etc.) were carried out by using the SPSS software. The result showed that group communication skill training enhanced the amount of mental health and assertiveness of single parent families’ adolescents supported by help committee. Using group communication skill training can improve this ability among girls to receive positive feedback in social environments and inhibit them from encountering with negative ones.هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت ارتباطی به شیوه گروهی برسلامت روان و ابراز وجود نوجوانان دختر تحت سرپرستی کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان ماهشهر بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان دختر تحت سرپرستی کمیته امداد تشکیل میدادند. نمونه این پژوهش مشتمل بر 30 نوجوان دختر از جامعه مذکور (تعداد 30 نفر که در ابراز وجود و سلامت روان یک انحراف استاندارد پایینتر از میانگین گرفتند) میباشد که برای انتخاب آنها از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد؛ 15 نفر به گروه آزمایش و15 نفر به گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه بهصورت گروهی تحت آموزش مهارت ارتباطی قرار گرفتند. اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکردند. در این پژوهش به منظور اندازهگیری متغییرهای مورد نظر از پرسشنامه سلامت روان GHQ-28 و پرسشنامه ابراز وجود برای جوانان ASA، استفاده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و غیره) و آمار استنباطی (کوواریانس چندمتغیری و موارد دیگر) با استفاده از نرمافزار کامپیوتری SPSS بهرهگیری شد (سطح معنی داری برابر با 05/0 درنظر گرفته شد). نتایج تحلیل فرضیهها نشان داد که آموزش مهارت ارتباطی به شیوه گروهی باعث افزایش سلامت روان و ابراز وجود نوجوانان خانوادههای تک سرپرست کمیته امداد <br /> امام خمینی (ره) شد. استفاده از برنامههای مهارت آموزشی میتواند این توانایی را در نوجوانان دختر افزایش دهد که در محیطهای اجتماعی بازخورد مثبتی دریافت کنند و از روبهرو شدن آنها با بازخوردهای منفی جلوگیری میکند و برقراری روابط بین فردی را برای آنها تسهیل مینماید.دانشگاه شهید چمران اهوازدستاوردهای روانشناسی بالینی2538-57551320151221The Comparison of Executive Function between Drug-Dependent and Drug-Independent Menمقایسه کارکردهای اجرایی بین مردان وابسته و غیروابسته به مواد19321240810.22055/jacp.2015.12408FAزهرهنادریکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانفرامرزسهرابیاستاد روانشناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانعزتالهکردمیرزا نیکوزاداستادیار روانشناسی، دانشگاه پیامنور واحد البرز، تهران، ایرانJournal Article20150706Addiction is associated with neural degeneration and brain morphological changes that effects cognitive functions. The purpose of this study was to compare executive functions in drug-dependent and drug-independent men. 50 drug-dependent men with convenient sampling selected and matched with 50 drug-independent men in age, intelligence and education and compared in neuropsychological tests. For the data analysis, MANOVA was used. The results showed that drug-dependents individuals performed significantly weaker than drug-independent in components of working memory, attention, and response inhibition, while there was no significant difference in the ability to plan. According to the results can be said that the deficit in executive function due to drug dependent should be consider in treatment of this person.اعتیاد با تباهی نورونی و تغییرات ظاهری مغز مرتبط است و بر روی کارکردهای شناختی اثر میگذارد.هدف از مطاالعه حاضرمقایسه کارکردهای اجرایی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته بود.50 مرد وابسته به مواد به صورت در دسترس انتخاب شدند و با 50 مرد غیروابسته از نظر سن، هوش و تحصیلات همگن و در مجموعهای از آزمونهای عصب-روانشناختی مورد مقایسه قرار گرفتند. در تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافتهها نشان داد که افراد وابسته به مواد در مؤلفههای حافظهکاری، توجه، بازداری از پاسخ بهطور معناداری نسبت به افراد غیروابسته ضعیفتر عمل کردند، درحالیکه در توانایی برنامهریزی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بر طبق نتایج، میتوان گفت که نقص در کارکردهای اجرایی به عنوان یکی از اثرات ناشی از وابستگی به مواد، باید در برنامههای درمانی مورد توجه قرار گیرد.دانشگاه شهید چمران اهوازدستاوردهای روانشناسی بالینی2538-57551320151221Prediction of Posttraumatic Growth through Religion, Meaning of Life and Social Support in Female Breast Cancerپیشبینی رشد پس از سانحه بر اساس دینداری، معنی زندگی و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به سرطان سینه33481240510.22055/jacp.2015.12405FAسید ولی الهموسویدانشیار گروه روانشناسی دانشگاه گیلان، گیلان، ایرانمحمدوطن خواهدانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایرانJournal Article20150513 <br />Post traumatic growth (PTG) points to positive changes occur after a traumatic incident. Cancer as a traumatic incident affect to several dimension of life. Thus the aim of this study was investigating of correlation of post traumatic growth with social support, religiosity, meaning of life in female breast cancer. The method of study was correlation. The study population contained breast cancer of Isfahan city that 100 of them selected in available method. The tool of this study contained post traumatic growth questionnaire, personal meaning index, religiosity tendency questionnaire and multidimensional scale of perceived social support. To analyze of data used 18 versions of SPSS. Results indicate that there is a significant correlation between religiosity, meaning of life and social support with PTG of female breast cancer patients. Regression analysis showed that predictive variables were able to predict 21% of PTG and among predictor variables; social support was the best predictor. Therefore with gained model encourage social support, meaning of life and religiosity can have prominent role in PTG and enabling of women with breast cancer. <br /> رشد پس از سانحه به تغییرات مثبت که بعد از وقوع یک حادثه رخ میدهد گفته میشود. سرطان به عنوان یک حادثه آسیبزا بر ابعاد مختلفی تأثیر میگذارد. بدین جهت هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه رشد پس از سانحه بیماران سرطان سینه با عوامل حمایت اجتماعی، دینداری و معنی زندگی میباشد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران سرطان سینه شهر اصفهان بوده است که به صورت نمونهگیری دردسترس تعداد 100 نفر انتخاب شده و به پرسشنامهها پاسخ دادند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون، پرسشنامه معنای زندگی، پرسشنامه جهتگیری مذهبی و پرسشنامه چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده بود. بهمنظور تحلیل یافتهها از نرمافزار SPSS نسخه 18 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که متغیرهای مورد بررسی حمایت اجتماعی، معنای زندگی و دینداری با رشد پس از سانحه را رابطه معنیدار <br /> دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای ذکر شده قادرند 21 درصد از واریانس نمرات رشد پس از سانحه را تبیین کنند و متغیر حمایت اجتماعی پیشبین قویتری برای رشد پس از سانحه بود. با توجه به مدل بهدستآمده تقویت ابعاد حمایت اجتماعی، دینداری و معنویت میتواند نقش بسزایی در رشد پس از سانحه و توانمندسازی زنان دچار سرطان سینه داشته باشد.دانشگاه شهید چمران اهوازدستاوردهای روانشناسی بالینی2538-57551320151221Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) in Increase Marital Quality and Marital Adjustment among Couples City of Dezful Cityبررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) در افزایش کیفیت و سازگاری زناشویی زوجهای شهرستان دزفول49661240910.22055/jacp.2015.12409FAنرگسحیدریانفرکارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانعباسامانالهیاستادیار مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانرضاخجستهمهردانشیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمهدیایمانیاستادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20150602The aim of this study was to investigate the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) in increase marital quality and marital adjustment among couple of Dezful city. Non-congruent multiple baseline experimental single case study was used as the method of the present study. The study population included all couples that refereed to Education counseling center. The sample was consisted of 3 couples that selected according to the results of the outcome questionnaire 45.2 (45.2-OQ) and Dyadic Adjustment (DAS) component were. and participants before treatment, middle of treatment, end of treatment and 1 month after treatment had ended to completed outcome questionnaire 45.2 (45.2-OQ), acceptance and action questionnaire (AAQ-II), questionnaire awareness mindfulness (MAAS), marital quality questionnaire (QMI), and dyadic adjustment scale (DAS). Data analyzed with visuals inspection, improvement percentage and reliable change index (RCI) strategies. Results showed that acceptance and commitment therapy (ACT) have positive efficient on marital quality and marital adjustment. Results showed that acceptance and commitment therapy (ACT) effectiveness in increase marital quality and marital adjustment.هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش کیفیت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجها در زوجهای مراجعهکنندهی به کلینیک روانشناختی اداره آموزش و پرورش شهرستان دزفول بود.در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایهی چندگانهی ناهمزمان استفاده شد. جامعهی پژوهش شامل کلیهی زوجهای مراجعهکننده به کلینیک روانشناختی اداره آموزش و پرورش شهرستان دزفول در سال 1392 بود. نمونهی پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، و شامل 3 زوج (6 نفر) از افراد مراجعه کننده به این کلینیک بودند که با توجه به نمرهی پرسشنامهی سازگاری زناشویی جزء زوجهای پریشان قرار میگرفتند. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سه مرحلهی خط پایه، مداخلهی 12 جلسهای و پیگیری 1 ماهه اجرا گردید. و آزمودنیها قبل از درمان، میانهی درمان، پایان درمان و 1 ماه پس از پایان درمان به پرسشنامهی کیفیت زناشویی،پرسشنامهی سازگاری زوجی،پرسشنامهی پذیرش و اقدام، پرسشنامهی آگاهی تمرکز حواس پاسخ دادند. نتایج حاصل از دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش کیفیت و سازگاری زناشویی زوجها تأثیر مطلوب داشته است و زوجین در پیگیری یک ماهه در حفظ اثرات درمانی موفق بودند. براساس دادهها میتوان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش کیفیت و سازگاری زناشویی مؤثر بوده است و کیفیت و سازگاری زناشویی زوجها را ارتقا میدهد.دانشگاه شهید چمران اهوازدستاوردهای روانشناسی بالینی2538-57551320151221Prediction of Marital Satisfaction Based on Domains of Early Maladaptive Schemasپیشبینی رضایتمندی زناشویی بر مبنای حوزههای طرحوارههای ناسازگار اولیه دانشجویان متأهل دانشگاههای شهر مشهد67881241010.22055/jacp.2015.12410FAمحمدامیناییکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه شاهد، تهران، ایرانمحمودآزادیدانشجوی دکتری روانشناسی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاهعبدالامیرگاطعزادهدانشجوی دکترای روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانصابرهبهشتی مشهدیدانشجوی کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20150411Early maladaptive schemas (EMSs) act as templates for information Processing which influence in emotional reactions of life situations and their styles of interpersonal relationships. Marital relations is not exception being affected by these schemes. The aim of this study is to determine the relation between early maladaptive schemas (EMASs) and marital satisfaction. In order to achieve the aims of this study, 179 married students was chosen by cluster sampling from University of Mashhad, Mashhad Azad University units (Faculty of Sciences, Humanities) and of non-profit institutions (the Institute of Hekmat Razavi) and the Faculty of Ferdowsi University (Faculty of Educational Sciences, Science, Theology, literature).The subjects completed 2 psychological tools: the Young Schema Questionnaire (YSQ) and ENRICH Couple Scale (ECS). For analyze data have been used Correlation and enter regression analyses. The results show that a number of EMS domains were significantly associated with levels of marital satisfaction, Communication, Conflict Resolution except Idealistic Distortion, (P=0/05). Also the multiple regression analyses showed that Domain schemas of disconnection and rejection were the best predictor of marital satisfaction. Marital dissatisfaction can be predicted based on early maladaptive schemas; (r<sub>2</sub>=0/17، P=0/001) therefore it deserves intervention based on schema therapy as one of the interventions in the field of interpersonal conflict and marital problems as they are considered to be professionals.طرحوارههای ناسازگار اولیه بهعنوان چارچوبی برای پردازش اطلاعات عمل میکند و واکنشهای عاطفی افراد به موقعیتهای زندگی و الگوی روابط بین فردی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. روابط زناشوئی نیز از تحت تاثیر طرحوارههای ناسازگار اولیه قرار میگیرند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین حوزههای طرحوارههای ناسازگار اولیه با رضایتمندی زناشویی میباشد.بهمنظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 179 نفر دانشجوی متأهل از دانشگاههای مشهد، واحدهای دانشگاه آزاد مشهد (دانشکده علوم پایه، علوم انسانی) و از میان موسسات غیرانتفاعی (مؤسسه حکمت رضوی) و از میان دانشکدههای دانشگاه فردوسی (دانشکدههای علوم تربیتی، علوم پایه، الهیات، مهندسی و ادبیات) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ (1988) و رضایتمندی زناشویی انریچ (1989) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق نشان داد که حوزههای طرحوارههای ناسازگار اولیه بهطور معناداری با کاهش رضایتمندی زناشویی (رضایت زناشویی، ارتباطات، حل مساله به غیر از تحریف آرمانی) همراه است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزههای طرد و بریدگی بهترین پیشبینکننده رضایتمندی زناشویی (0/001=r<sup>2</sup>= 0/17،P) هستند. لذا بر این اساس رضایتمندی زناشویی را میتوان بر اساس طرحوارههای ناسازگار پیشبینی کرد و بر همین اساس پیشنهاد میشود اهمیت طرحوارهها در رضایت زناشوئی مورد ملاحظه درمانگران قرار گیرد.دانشگاه شهید چمران اهوازدستاوردهای روانشناسی بالینی2538-57551320151221The Effectiveness of Rational- Emotive Behavioral Therapy on Body Mass Index, Irrational Food Beliefs and Self- Acceptance among Overweight Teenage Girlsاثربخشی درمان عقلانی– هیجانی رفتاری بر نمایهی تودهی بدن، باورهای غذایی غیرمنطقی و پذیرش خود در نوجوانان دختر دارای اضافه وزن81981240610.22055/jacp.2015.12406FAفریباکلانتریدانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمرانایرانداودیاستادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانسودابهبساک نژاددانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانمهنازمهرابیزاده هنرمنداستاد گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانمجیدکاراندیشاستاد علوم تغذیه، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، اهواز، ایرانJournal Article20150616Other than physical diseases, obesity causes mental problems. Taking psychological treatments related to weight management into consideration, along with diet treatments can help to reduce psychological problems concomitant with obesity, and also help in losing weight. The aim of this study was to examine the effectiveness of rational-emotive behavioral therapy on body mass index, irrational food beliefs, and self- acceptance among overweight teenage girls. From the statistical universe which included 14-18 year old overweight girls, 36 were selected; then, after initial assessment and recognition of overweight, participants were placed in 3 groups of experimental, placebo, and waiting-list randomly. The experiment group received 12 sessions of 90 minutes psychological intervention. Placebo group participated in 12 group sessions for investigating monitoring forms. Waiting- list group received no interventions. Data were analyzed by using SPSS 20 and AMOS software at the level of α<0/05. At the post test stage, multivariate analysis of covariance results and pair-wise comparisons showed that compared to waiting- list group, body mass index decreased in experiment group, but compared to placebo group no significant difference was observed. However, in the follow-up stage, in comparison with waiting- list and placebo groups, the body mass index showed significant difference in experiment group. The results also illustrated that in the post- test stage and follow up stage, showed that the average score of irrational food beliefs decreased, but self- acceptance increased significantly.چاقی علاوه بر بیماریهای جسمی موجب بروز مشکلات روانی نیز میشود. توجه به درمانهای روانشناختی مدیریت وزن در کنار روشهای رژیم درمانی، علاوه بر کاهش مشکلات روانشناختی همایند با چاقی باعث تسهیل کاهش وزن نیز میگردند. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر درمان عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایهی تودهی بدن، باورهای غذایی غیرمنطقی و پذیرش خود در نوجوانان دختر دارای اضافه وزن بود. از جامعه آماری که شامل نوجوانان دختر 18-14 ساله دارای اضافه وزن بودند، 36 نفر انتخاب و پس از ارزیابیهای اولیه و تشخیص داشتن اضافه وزن به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش، پلاسیبو و فهرست انتظار گمارده شدند. گروه آزمایش در 12جلسه 90 دقیقهای، مداخله روانشناختی دریافت کردند. گروه پلاسیبو نیز در 12 جلسه گروهی برای بررسی فرمهای پایش شرکت کردند. اما گروه لیست انتظار هیچ گونه مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از نرمافزارهای Amos و SPSS 20 تحلیل شد. نتایج مانکوا (76/4=F و 001/0 <strong>≥</strong>α) و مقایسههای زوجی بونفرونی در مرحله پس آزمون نشان داد که نمایهی تودهی بدن گروه آزمایش در مقایسه با فهرست انتظار کاهش یافت، اما در مقایسه با گروه پلاسیبو تفاوت معنیداری مشاهده نشد. ولی در مرحلهی پیگیری نمایهی تودهی بدن گروه آزمایش در مقایسه با لیست انتظار و پلاسیبو تفاوت معنیدار داشت. همچنین نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین نمره باورهای غذایی غیرمنطقی کاهش و پذیرش خود افزایش معنیداری یافت.